سلام و درود به همه عزیزان
اول از همه بگم که تصمیم گرفتم اتفاقات هر ماه رو یکبار و در یک پست بنویسم تا درآینده با خوندنشون یادآوری بشه واسم
خب برم سر اصا موضوع یعنی اتفاقات این ماه
1- تو آبان ماه 2بار بچه هارو بردم برا ی درس تحرک خرید وکلی بهمون خوش گذشت. وقتی میریم مغازه به بچه ها سخت نمیگیرم و هر چیزی که خودشون بخوان رو میذارم انتخاب کنند این زنگ رو بچه ها خیلی دوست دارن و هر روز وهر ساعت که حوصلشون سر میره سریع میگن بریم تحرک که البته من اجازه نمیدم چون باید طبق برنامه هفتگیمون پیش بریم
2 - هفته دوم آبان با کمک بچه ها سر کلاس برای درس محصولات کشاورزی مطالعات اجتماعی سالاد ماکارونی درست کردیم که خوبم درومد تقریبا(البته من آشپز خوبیم اما امکاناتش کم بود)اول بین بچه هام تقسیم کردم بعدشم برای چندتایی از همکارام که از قضیه بو برده بودن بردم
از بقیم عذر میخوام اخه کم اومد یه کوچولو...
3 - تو هفته سوم هم پیتزا خریدیم ودور هم تو کلاس زنگ تفریح اول خوردیم(هدفم از این جور برنامه ها تنوع وایجاد انگیزه و صمیمیت بیشتر بین من و عزیزامه وهم اینکه چون نیمه بینا و نابینان می خوام با این کارای خارج از برنامه درسی اگه تجربه انجام بعضی از کارها رو به هر دلیلی ندارن اینجا وبا همکلاسیاشون به دست بیارن)
4 - امتحانای آخر ماه آبانم رو هم ازشون گرفتم که نسبت به ماه قبل بهتر بود وضعیت نمراتشون شاید به این دلیل که با روش تدریسمو سوالام آشناشدن یا به عبارتی موتوراشون تازه گرم شده!
5 - 2بار کارگاه ریاضی پایه ششم و1کارگاه فارسی بخوانیم برگزار شد که هر 3تا رو شرکت کردم که فارسیش یکم خوب بود اما ریاضیش به درد من و شاگردام نخورد برای معلمین پایه های عادی به مناسب بود نه ما کاشکی یه فکریم برا معلمین کلاس های خاص میکردند مسئولین ... کاش...
6 - چهارشنبه آخری ماه آبان هم از صبح ساعت 8 تا 3.5 عصر ادارمون (استثنایی) برا ما سرگروه های آموزشی یک کارگاه گذاشت که در کل خوب بود مخصوصا پذیرایش (با تشکر از آقای خدابخشی )
7 - 2بار هم آقای نوری نژاد از طرف قلم چی از بچه ها امتحان گرفتند ایشون برای گرفتن و آوردن و بردن سوالات و کارنامه بچه ها زحمت زیادی میکشند که همین جا ازشون از طرف خودم و شاگردام تشکر میکنم
در بیشتر محیطهای آموزشی رسم بر این است که معلمان مسائل را برای دانشآموزان حل کنند و دانشآموزان هم وظیفه دارند، راه حل آنان را پی بگیرند.
چنین شیوهای سبب میشود، دانشآموزان بیشتر به حفظ کردن فرمولهای حل مسئله بپردازند؛ در حالی که حفظ کردن صِرف فرمول ها، امکان تعمیم قاعده حل مسئله را فراهم نمیکند. اگر بیشتر فعالیتها صرف به یاد سپردن فرمولهای حل مسئله شوند، کار بسیار ضعیفی صورت گرفته است؛ زیرا، راهحل حفظ شده، به زودی فراموش میشود و معنی و مفهوم ویژهای به وجود نمیآورد.
نکته بعد آن است که درک و فهم اندکی از قاعده حل مسئله، برای حل مسائلی که اولینبار با آنها روبهرو میشویم، مانع ایجاد میکند. باید توجه کرد که حل مسائل نمونه، زمینه را برای یادگیری حل مسائل دشوارتر ، هموار نمیکند.برای آنکه بتوانید مسائل دشوارتر را حل کنید، باید بتوانید مسئله را تعریف کنید و طرح یا نقشهای برای حل آن بریزید. سپس، طرح یا نقشه آماده شده را برای دستیابی به پاسخ، اجرا کنید. هدف نهایی حل مسئله آن است که بتوانید، دانش خود را به صورتی چندگانه، در موقعیتهای جدید به کار ببرید و برای حل مسائل از قبل راههای مؤثر و مبتکرانه بیابید.از راههای متعددی میتوان به حل مسائل پرداخت. شما باید خود را از قید یک راه حل محدود رها کنید و راهحلهای متفاوتی را برای مسائل خود برگزینید.
الگوی حل مسئله:
-مسئله را به دقت بخوانید.
فهرستی از معلومها و مجهولها فراهم آورید-خواسته و سؤال مسئله را مشخص کنید.
-اطلاعات لازم را برای طرح نقشه فراهم آورید.
-اجرای نقشه برای حل مسئله.
اگر مسئله پیچیده است میتوانید آن را به چند جزء قسمت کنید. اگر در راه حل خود با مشکل یا مانعی روبهرو شدید، هراسان نشوید، تلاش کنید راه دیگری را آزمایش کنید.
-پیشنهاد پاسخ برای مسئله
نقشه خود را پیگیری کرده و با انجام محاسبات جوابی برای مسئله پیشنهاد کنید. زمانی که گامها طی شده را از نو ردگیری میکنید، کارتان بسیار آسان میشود.
-اعمال خود را کنترل کنید.
این گام، شامل بررسی منطقی و عقلانی بودن پاسخی است که آماده کردهاید. اگر در بررسی پاسخ مسئله دیدید که جواب مسئله با «مطلوب» تناسب ندارد، اعمال پیشین خود را یکایک وارسی کنید و برای رسیدن به پاسخ مناسب مجدداً بکوشید.
در مسائل خوب برای خردسالان از چیزهای دست یافتنی استفاده میشود و فقط تعداد کمی از مسائل ذهنی هستند.بازخورد فوری و نتایج قابل مشاهده به کودکان اطلاعاتی میدهند تا آنها را در تصمیمگیریهای بعدی خود به کار ببرند.برای آنکه دانش آموز فردی مستقل بار بیاید و کمتر به معلم متکی باشد باید خودش قادر باشد موفقیت خود را تشخیص دهد و راه حل خود را ارزشیابی کند. از اینرو معلم میتواند بیش از آنکه نقش یک متخصص را ایفا کند به دانش آموز کمک و راهنمایی کند.
2-دشواریهای خواندن و نوشتن
در کودکان، به شکلهای گوناگون خود را نشان میدهد. از جمله:
- اشکال در تشخیص حروف (مثلاً حرف "د" را به جای "ب" نشان دهد، " ک " را به جای "ف" نشان دهد).
- اشکال در نامگذاری حروف (حرف " ب" را ت بخواند، حرف "ک" را د بخواند حرف "ت" را پ بخواند).
- اشکال در ترکیب حروف ( حرف "د" و" ا" را بشناسد و بخواند؛ اما "داد" را نتواند بخواند).
اشکال در خواندن کلمات (مثلاً کلمه "ماه" را مامان بخواند، "دارد "را "ندارم" بخواند "سبد" را "سینی" بخواند).
- اشکال در هجی کردن (کلمهای را درست بخواند؛ اما نتواند
حروف آن را به طور مجزا نام برد)و
- اشکال آیینه نویسی (اشکال در نوشتن دارد، به گونهای که
نوشتههای وی در آیینه خوانده میشود)
- اشکال در نوشتن حروف و کلمات به صورت املا (حروفی را که میشناسد
و میتواند از روی آن رونویسی کند، نمیتواند درست بنویسد؛ مثلاً برای حرف د ممکن
است ب را بنویسد و آسان را آسن یا مامان را مان بنویسد یا کلماتی که خوانده نمیشوند
و به شکل واقعی کلمه شبیه نیستند؛ مثل آشپزخانه آزسا).
ارائه راه حل :
صحیح است که کودک از همان سالهای نخست، با تشخیص صحیح و تدابیر لازم، تحت آموزشهای ویژه قرار بگیرد، تا حدود بسیار زیادی، بر مشکل خود فائق میشود؛ اما اگر بدون آموزش ویژه و تنها با ارفاق و چشم پوشی آموزگاران و عدم رسیدگی و دلسوزی والدین، به کلاس بالاتر برود؛ علاوه بر اینکه نمیتواند ناتوانی خود را جبران کند؛ از نظر روحی نیز دچار سرخوردگی، بیاعتمادی و بیرغبتی نسبت به تحصیل میشود.
پس:
اول ـ آموزگاران با اختلالات ویژه خواندن و نوشتن بیش از
پیش آشنا شوند.
دوم ـ مراکزی تاسیس گردد که آموزش ویژه این کودکان، به شکل
منظم و پی در پی، حداقل تا پایان مقطع ابتدایی انجام گیرد.
سوم ـ والدین و معلمین محترم با توجه به تواناییهای کودک، از او انتظار داشته
و بیش از حد، کودک را تحت فشار قرار ندهند. و در صورت مشاهده علائمی دال بر وجود
اختلال در خواندن، حتماً برای اطمینان بیشتر و دریافت رهنمودهای آموزشی، با
متخصصان تعلیم و تربیت و گفتار درمانی مشاوره نمایند.
3-نبودن ایجاد انگیزه در دانش آموزان
راه حلهایی برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان