بزرگان نابینا(دکتر خزائلی)

دکتر محمد خزائلی

 

محمد خزائلی،فرزند محمد رضا،به سال 1292 ه.ش در کرهرود اراک متولد شد. در هجده ماهگی بر اثر ابتلا به بیماری آبله بینا یی خود را از دست داد.درآن زمان برای آموزش و پرورش نابینایان

 وسایل و مدارس خاصی وجود نداشت.از این رو وی رهسپار مکاتب قدیم شدو در هفت سالگی

 به مکتب حسن مدنی رفت و به محض افتتاح اولین مدرسهدر اراک روانه ی این مدرسه شد.

در مدت تحصیل درسها را برایش می خواندند و او به لطف داشتن حافظه ایقوی آنهارا یاد 

می  گرفت. 

وی در دوران ابتدایی همیشه شاگرد ممتازی بود. خزائلی تحصیلات متوسطه را دردبیرستان

 صمصامی اراک ادامه داد و دبیرستان را در رشته ی ادبیات با گذراندن دیپلم امتحانات متفرقه درتهران اخذ کرد. او اولین فعالیت اجتماعی خود را با تشکیل کلاس درس در منزل خود  آغازنمود.

گرفتن کار دولتی برکردبرای نابینایان مشکل بزرگی بود که خزائلی با آن مواجه شد و مثل

 همیشه تلاش و کوشش و نشان دادن لیاقت شخصی، به سال 1321،به استخدام وزارت

 فرهنگ در آمد و به این ترتیب راه دیگری به روی نابینایان گشوده شد.  

و ابتدا در دبستان های گلپایگان و خمین و سپس در دبستان و دبیرستان های اراک به تدریس پرداخت .گام بازدید وزیر وقت از مدرسه ی عظیمیه ی اراک چگونگی تدریس هندسه به  

دانش آموزان ه وسیله محمد خزائلی مورد توجه و تعجب وزیر قرار گرفت تا آنجا که وی مدالاول درجه ی علمی را به وی اعطا کرد.خزائلی ذر جوانی با موسیقی آشنا شد و گهگا هی نغمه 

سازی برای آرامش خویش  می نواخت.

او در سال 1318 شمسی با دختری که از شاگردانش بود ازدواج کرد.حال دیگرهمسرش کتاب ها را برایش می خواند و او مطالب را به حافظه می سپرد.ثمره ی این پیوند چهار دختر و چهارپسر 

است. 

محمد خزائلی که او را محمد نابغه لقب داده بودند،هیچگاه در راه تحصیل علم از پای ننشت و به آموختن ادبیات عرب،فلسفه ی قدیم،عرفان،فقه و اصول علم و کلام پرداخت.وی در سال 1324 به اخذ درجه ی لیسانس از دانشکده ی الهیات دانشگاه تهرانرتبه ی اول نایل و مفتخر به دریافت مدال علمی شد. او پس از آن در سال 1325 از دانشکده حقوق و سال 1329 از دانشکده ادبیات لیسانس گرفت.خزائلی تشنه کسب معلومات بود و با پشتکارعجیب و ذوق سرشار تحصیلاتعالیه را ادامه داد تا جایی که در سال1332 در رشته ی ادبیات فارسی و در سال 1336 در رشته ی علوم قضایی از دانشگاه تهران درجه ی دکتری گرفت و به عالی ترین مدارج دست یافت.

ادامه دارد... .

                                                                  نویسنده:نیلوفر پروین پور

                  

بزرگان نابینا(اسثاد نور علی خان برومند)

استاد نور علی خان برومند

وی در سال 1285 ه.ش در تهران متولد شد.وی از همان دوره ی طفولیت با نواختن تنبک،

استعداد و قریحه ی خود را در زمینه ی موسیقی ایرانی بروز داد.نور علی در 13 سالگی

به پیشنهاد پدرش،نزد درویش خان رفت و در مدت سه سال،ردیف موسیقی ایرانی را از

استاد فرا گرفت.سفر وی به اروپا باعث شد تا او با موسیقی غربی نیز آشنا شود.وی پس از

ا خذ دیپلم متوسطه از کشور آلمان به ایران آمد و به فراگیری موسیقی از موسی معروفی

پرداخت.پس از یکسال دوباره به آلمان رفت و در رشته ی پزشکی مشغول به تحصیل شد.

در سال آخر پزشکی عارضه ی چشم وی شدت یافت و ناگزیر به ایران بازگشت و همین

امرموجب دگرگونی زندگیش شد.

او که امید بازیافتن بینایی اش را از دست داده بود،تمام هم و غم خود را صرف آموختن و

شناختن رموز موسیقی واقعی و اصولی ایران کرد.دقت و وسواسی که برومند در کار داشت

موجب شد تا بسیاری از ظرایف موسیقی ایرانی زنده و باقی بماند.نور علی برومند از بدو

ت‍‍‍‍‍‍‍‍‍اسیس گروه موسیقی دانشکده هنرهای زیبا در سمت استادی به تدریس موسیقی ایرانی

پرداخت و در کنار کار دانشگاهی به تعلیم و تربیت شاگردان خصوصی در منزل نیز

مشغول بود.

همچنین دو سال با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران وابسته به رادیو و تلویزیون همکاری

داشت و در آخر عمر مشاور موسیقی این سازمان بود.برومند طی ده سال فعالیت در

زمینه موسیقی،خدمت ارزنده ای به موسیقی ایرانی کرده است.

وی در سال 1355چشم از جهان فرو بست.

                                        تنظیم کننده:نیلوفر پروین پور

بزرگان نابینا(شوریده شیراز)

شوریده ی شیرازی

حاج محمد تقی فصیح الملک شیرازی،متخلص به شوریده،درسال 1274ه.ق در شهر شیرازتولد یافت.

وی در 7 سالگی بر اثر بیماری آبله چشمانش را از دست داد ودر 9 سالگی پدرش را از دست داد و

 اوتحت سرپرستی خاله اش قرار گرفت.شوریده از کودکی هوش و ذکاوت فراوان و قریحه ی شاعری

داشت.چون در کودکی اعضای خانواده ی خود را از دست داده بود بسیار افسرده و شوریده حال بود

و به همین دلیل تخلص خود را هم شوریده انتخاب کرد.

وی هفده ساله بود که در تهران به دربارناصر الدین شاه قاجار راه یافت و مورد توجه قرار گرفت.

شوریده در جواب ناصر الدین شاه که از او پرسیده بود در چه مواردی از نابینایی خود رنج

می برد،پاسخ داد در سه مورد این درد را با همه ی سنگینی ووحشت آن احساس کرده ام ،

یکی در روزهایی که نامه ای از دوستانم می رسد و کسی نزدم نیست تا آن را برایم بخواند،دیگر

هنگامی که آفریدگارم به من پسر یا دختری می بخشد و من نمی توانم سیمای آنها را ببینم و اینک

که قادر به دیدن سیمای دوستان نیستم.

شوریده شش فرزند داشت که از جمله ی آنان حسین شیفته فصیحی و حسن احسان فصیحی در

سخن وری چیره دست هستند.وی به سال 1345 ه.ق در سن 71 سالگی در گذشت و بنا به

خواسته ی خودش در کنار مزار سعدی به خاک سپرده شد.شوریده شاعری شیرین زبانو

حکیمی خوش بیان،دارای اخلاقی نیک،احساساتی پاک،وطن پرست،بلند نظر،خوش محضر،

با حقیقت و ایمان بود.

از آثار او کلیات دیوانی است در حدود 1500 بیت شعر،شامل چکامه ها،چامه ها،قطعه ها،

مسمط ها،چار پاره ها،ماده تاریخ ها و غیره.

                                                      تنظیم :نیلوفر پروین پور